تکلیف محور مخرب و نتیجه محوری سازند
بسم الله
به یکی از دوستان پیشنهاد دادم که در چرخاندن این وبلاگک کمک کنه اون بنده خدا هم پذیرفت.اما میخواست که اسمش مشخص نباشه. ما هم گفتیم چشم ، گفتم بدون اسم هم که نمیتونه باشه ، خودم تصمیم گرفتم اسمش رو بذارم "عبدالله" و انشاالله از این پس مطالب خودشون رو با همین اسم قرار میدهند.
در حالت کلی روش فکری عبدالله شبیهِ این حقیر میباشد شاید هم روش فکری حقیر شبیه ایشان باشد.اما معمولا تعریفات و پایه ی فکری مون با هم یکی نیست..منطقیون میگن از لحاظ صورت یکسان از لحاظ ماده متفاوت(گفتم بدونید من منطق هم بلدم!).اما در این مطلبی که می آید استثنائا از مواردی ست که نشان دهنده روش قکری یکسان ما نیست!
اما مطلب:
به نام خدا
همه شنیده ایم که ما مامور به تکلیفیم و نه نتیجه. حرفی درست از انسانی بزرگ. کارکردش هم این است که وقتی احتمال نتیجه بخشی بر عمل بار شد، بدون دغدغه ی نتیجه بخشی، عمل را انجام بده. خواه به نتیجه برسد یا نرسد، تو مأجوری. چون وظیفه ات را انجام داده ای. بنابراین وقتی تعدادی از افراد تکلیف محور، این کار را بدون دغدغه انجام دادند، احتمالا نتیجه حاصل می شود. اما پیامدهای تکلیف محوری و نه نتیجه محوری باید به همین جا ختم شود وگرنه نتایجش چه بسا برعکس شود. دو برداشت اشتباه از تکلیف محوری ممکن است به وجود آید که در ادامه در صدد توضیح آنها هستیم.
ادامه در ادامه...
همه ی حرف دنیا اومدن ما همینه ، دروغممنوع